gaffle (someone or something)

ترجمه: 1- کش رفتن- دزدیدن 2-دستگیر کردن

کاربرد: محاوره

مثال یک: هی پسر، هدفون من رو کش نرو- اگه می خواهی استفاده کنی ازم اجازه بگیر.

Hey man, don't just gaffle my headphones—ask me if you want to use them.

مثال دو: بعد از ماهها تلاش برای دستگیری این افراد، بالاخره توانستیم امشب انها را به کلانتری بیاوریم.

After trying to gaffle these guys for months, we were finally able to bring them into the station tonight.

مترجم: مهین فر