face forward

ترجمه: 1- صاف نشستن 2- صاف نشاندن

کاربرد: محاوره

مثال یک: لطفا صاف بنشینید تا بتوانم کمربند شما را ببندم.

Please face forward so that I can buckle your seatbelt.

مثال دو: بچه ها را صاف بنشان تا مستقیما به عکاس نگاه کنند.

Face the kids forward so they're actually looking at the photographer.

مترجم: مهین فر