dabble at (something)

ترجمه: هرتکی کاری کردن

کاربرد: حاکی از انجام کاری از روی بی میلی

مثال: می دونم که هرتکی اتاقت رو تمیز می کنی بخاطر اینکه کلی لباس هنوز روی زمین ریخته.

I know you're just dabbling at cleaning your room because every pile of clothes is still on the floor.

(مترجم: مهین فر)