all skin and bones

ترجمه: پوست و استخوان

کاربرد: حاکی از لاغر بودن کسی ( بویژه در اثر کم خوری)

مثال یک: زمانیکه کمک های خارجی رسید، بچه های روستا پوست و استخوان بودند.

The children in the village were skin and bones by the time foreign aid arrived

مثال دو: بیل خیلی وزن کم کرده، پوست و اسنخوان شده!

Bill has lost so much weight. He's nothing but skin and bones

(مترجم: مهین فر)